باران لحظههای پر از خشکـسالـیم!
احساس آبی غزل احتمالـیم!
در این اتاق یک،دو، سه متریم، دلخوشم
با رنگ آسمانی گلهای قالـیم
تا کی صدای آمدنت طول میکشد؟
پیغمبر قبیله! امام اهالـیم!
وقتی غروب میشود و گریه میکنی
آیا نمیشود به نگاهت بـمالـیم
دنبال ارتفاع خودم آمدم، اگر
اطراف گیوههای تو در این حوالـیم
ای رمز جدول همه "جمعه نامهها "
تنها جواب آینههای سوالیم!
یک روز هم اذان ترا پخش میکنند
از پشت بام حنجرههای بلالـیم
تو لهجه زبان خدایی و من ولی
از پایهریزهای زبانهای لالیم
حالا کنار چشم تو لکنت گرفتهام
من دوستدارمت تو بگو دوست داریم ؟
استادلطیفیان
نظرات شما عزیزان:
[ چهار شنبه 12 ارديبهشت 1397برچسب:,
] [ 17:48 ] [ حبیب ][